هدایای مادر جون وپدر جون
عزیزترین عزیز پدر جون و مادر جون سسسسلام جیگرکی مامان و بابا ،خوبی؟ داریم به روز دیدارت نزدیک می شیم .آخ چه حالی می ده روزی که تو رو تو بغلم بگیرم عسلکم چند روز ه که مامان و بابای بابایی اومدن پیشمون و ما رو از تنهایی در آوردن تو هم که فعلا تو دل مامانی اسیری و فقط با تکون هایی که می خوری ابراز وجود می کنی سنجد مامان ، پدر جون و مادر جونت زحمت کشیدن و کلی لباس خوشگل برات آوردن دسسسسسسستشون درد نکنه مادر جون تعریف می کرد که مادر شوهر خودش هم ( خدا بیامرزتش ) وقتی نی نی تو دلش بود برای نی نی اش کلی وسیله گرفته بود مادر جون هم خواست این رسم رو ادامه بده برای همین هم برای زن عمو محجوبه هم برای مامانی کلی وسیله گرفتن&n...
نویسنده :
زهره و شانتیا
14:25